Ticks to make your IQ higher Ticks to make your IQ higher .

Ticks to make your IQ higher

اينستاگرام با هوش مصنوعي به جنگ كامنت‌هاي آزاردهنده مي‌رود

شركت اينستاگرام اعلام كرد امكان تازه‌اي را با استفاده از هوش مصنوعي به كار مي‌گيرد تا بتواند زورگويي و آزار و اذيت‌ مجازي را محدود كند.

اين شركت كه زير مجموعه فيسبوك به شمار مي‌رود روز دوشنبه در حالي اين خبر را اعلام كرد كه بسياري از كاربران شبكه‌هاي اجتماعي نظير فيسبوك و توئيتر اخيرا خواستار بررسي عميق پديدهٔ زورگويي و آزار و اذيت‌هاي آنلاين شده‌اند.

مسئولان اين شركت اعلام كردند كه اينستاگرام سالها است از هوش مصنوعي براي نظارت بر آزار و اذيت و نيز انتشار محتواي آسيب‌زننده استفاده مي‌كند اما اين بار اين فناوري را براي آن به كار مي‌گيرد كه پيش از آن كه كاربر تصوير يا ويدئويي نامناسب را منتشر كند به وي هشدار بدهد.

https://image.freepik.com/free-photo/robot-hands-hanging-computer-keyboard-3d-illustration_75780-1101.jpg

آدام موسري، رئيس كنوني اينستاگرام گفت:‌ «اين مداخله به مردم شانس آن را مي‌دهد كه تعمق كنند و كامنت (يا محتواي) خود را تغيير دهند.»

وي افزود: «در آزمايش‌هاي اوليه متوجه شديم كه چنين گزينه‌اي، برخي را تشويق مي‌كند كه كامنتشان را تغيير بدهند، يا وقتي فرصت فكر كردن داشتند، چيزي بنويسند كه چندان آزاردهنده نباشد.»

بسياري از كاربران شبكه‌هاي اجتماعي مايل نيستند كساني را كه كامنت‌هاي نامناسب، حاوي توهين، يا آزاردهنده منتشر مي كنند بلاك كنند چرا كه با اين افراد در زندگي روزانه برخورد دارند و چنين كاري ممكن است وضعيت را بدتر كند.

اينستاگرام با بيش از يك ميليارد كاربر در سراسر جهان، اپليكيشني است براي انتشار فوري عكس و ويدئو، كه امكان انتشار كامنت را نيز به كاربران مي‌دهد.

منبع: اينجا


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۵۵:۱۰ توسط:edgar vence موضوع:

هوش هيجاني EQ چيست؟ - EQ چه تفاوتي با IQ دارد؟

هوش هيجاني EQ چيست؟ - EQ چه تفاوتي با IQ دارد؟ قبل از پرداختن به مفهوم هوش هيجاني يا همان EQ فكر مي‌كنم بهتر باشد به داستاني اشاره كنم:

چند سال پيش در صفحه حوادث يكي از روزنامه‌ها ماجرايي را خواندم كه به شدت ناراحتم كرد:

اين اتفاق در يكي از روستاهاي ايران افتاده بود و قضيه از اين قرار بود كه پسر خردسال يك مزرعه دار براي شوخي با پدرش، وقتي كه مي‌بيند او كنار مزرعه ايستاده، خود را در گندم زار مخفي مي كند به طوري كه تنها قسمتي از سرش بيرون زده و شروع مي‌كند به اين ور و آن ور رفتن تا پدرش فكر كند كه او يك حيوان وحشي است كه وارد مزرعه شده.

پدر كه با ديدن اين صحنه فكر مي‌كند او يك گراز است كه به واسطه‌ي ارتفاع گندم ها بدنش مشخص نبوده و فقط قسمتي از سرش از بالاي گندم‌ها بيرون زده بلافاصله به داخل خانه رفته و تفنگ شكاري‌اش را برداشته و تيري به سمت او شليك مي‌كند.

بعد از اينكه به بالاي سرش مي‌رود مي‌بيند كه بدن بي جان پسرش بر زمين افتاده.

اين داستان تنها يك نمونه از مواردي است كه فردي به دليل عدم كنترل كافي بر هيجانات خود كار اشتباهي انجام مي‌دهد كه يك پشيماني بزرگ و غير قابل جبران به بار مي‌آورد.

آن مزرعه دار بدون بررسي دقيق و تحت تاثير احساس آني‌اش كه احتمالا خشم ناشي از آسيب رسيدن به محصولاتش بوده به سمت فرزندش شليك مي‌كند.

https://www.uu.nl/masters/sites/default/files/styles/image_385x257/public/images/artificial-intelligence01_web.jpg?itok=1KcHDj1l&timestamp=1415805124

اگر او از هوش هيجاني (emotional intelligence) بالاتري برخوردار بود مي‌توانست به خوبي احساسش را كنترل كرده و قبل از  انجام هر كاري ابتدا از اينكه واقعيت قضيه چيست اطمينان حاصل كند.

 

هوش هيجاني چي نيست؟

يكي از مسائلي كه در سال‌هاي اخير خيلي در مورد آن صحبت شده، هوش هيجاني (EQ) است. ميزان مطالب ارائه شده در اين  مورد به قدري است كه حتي برخي از افراد در مقابل آن دچار دافعه شده اند.

اين دافعه از آنجايي ناشي مي‌شود كه در اغلب مطالبي كه در اين مورد وجود دارد به جاي ارائه يك تعريف مشخص، به ارائه موارد و مثال‌هايي پرداخته شده كه تقريبا شامل تمام توانايي‌هاي انساني مي‌شود و نهايتا هم ما را به نتيجه‌ي مشخصي نمي‌رساند كه دقيقا بدانيم هوش هيجاني چيست؟

به عنوان مثال:

 

تجربه شخصي ام در اين مورد

اتفاقي كه بارها و بارها در طي سال‌هاي اخير در مورد خود من (محسن محمدي) افتاده اينكه با توجه به علاقه زيادي كه به درك و دانستن اين مفهوم داشتم و فكر مي كردم اطلاع از آن و ارتقايش مي‌تواند تاثير مثبت بسيار زيادي در جهت موفقيتم داشته باشد، هر منبع و نوشته‌اي كه در اين مورد ميافتم را مطالعه مي كردم ولي نهايتا دست از پا درازتر بدون اينكه دقيقا فهميده باشم هوش هيجاني چيست مطالعه را به پايان مي‌رساندم.

اشكال اصلي آن منابع اين بود كه تمام توانايي‌هاي مثبت يك فرد را به هوش هيجاني بالا نسبت مي‌دادند، و نتيجه اي كه بعد از مطالعه حاصل مي‌شد اينكه هوش هيجاني (EQ) همه چيز هست و هيچ تعريف مشخص عملي و راهگشايي در پيش پاي مخاطب قرار نمي گرفت.

از داشتن تسلط كافي بر حركات بدن، تا مودب بودن، صبور بودن، خوب حرف زدن، توانايي ارائه رفتار قاطعانه، توانايي كنترل احساسات منفي، مثبت نگري، ارتباط چشمي مناسب، قدرت تصميم‌گيري، توانايي هدف گذاري، مهارت‌هاي ارتباطي بالا و خلاصه داشتنن تمام چيزهايي كه يك ويژگي مثبت به شمار مي‌روند به بالا بودن هوش هيجاني (EQQ) نسبت داده مي‌شد.

 

دوره غير حضوري سخنراني و فن بيان را از دست ندهيد

 

نكته ي جالب اينكه در برخي از فيلم‌هاي آموزشي كه در اين مورد مي‌ديدم، فردي كه در حال توضيح ارتباط هوش هيجاني بالا با اين خصوصيات مثبت بود خود فاقد تعدادي از اين ويژگي‌ها مثل زبان بدن گويا و موثر، ارتباط چشمي مناسب و غيره بود.

تلاش مهم‌تر از هوش هيجاني (EQ) است

البته نمي‌خواهم بگويم ويژگي‌هاي مثبت اشاره شده در اثر داشتن هوش هيجاني بالا حاصل نمي‌شوند، اما نبايد دچار اين ذهنيت غلط شويم كه هر كس كه هوش هيجاني بالايي داشته باشد تمام توانايي‌هاي ذكر شده را به طور ذاتي دارد.

نكته‌اي كه بايد خيلي به آن توجه كنيم اينكه هر يك از موارد بالا مثل خوب حرف زدن، مهارتهاي ارتباطي بالا، هدف گذاري و غيره  در درجه اول مهارتند و كسب آن‌ها نياز به تكرار و تمرين دارد. فقط اينكه افراد با هوش هيجاني بالا شايد براي رسيدن به تسلط بر اين مهارت‌‌ها نياز به تمرين و تلاش كمتري نسبت به ساير افراد داشته باشند.

نكته‌ي بسيار مهم اينكه:

 

قطعا افرادي كه تمرين و تلاش مي كنند نسبت به افراد با هوش هيجاني بالاتر از خود كه هيچ كاري براي ارتقاء اين مهارت‌ها انجام نمي‌دهند، توانايي و مهارت بيشتري دارند.

هوش هيجاني (EQ) چيست؟

مي‌توان گفت اولين كسي كه تعريفي كاربردي و همه‌گير از مفهوم هوش هيجاني (EQ) ارائه داد دكتر دانيل گلمن بود. در واقع او بود كه باعث آشنايي عموم مردم با اين واژه و مفهومش شد.

البته دانيل گلمن اولين فردي نيست كه در اين زمينه مطالعه كرده، اما جزو اولين كساني است كه تعريفي همه‌گير از آن ارائه داد و با كارهايي كه در اين زمينه انجام داد اين واژه را وارد مكالمات روزمره مردم كرد.

تعريف او از هوش هيجاني به اين صورت است:

هوش هيجاني (EQ) توانايي تشخيص احساسات و عواطف خود و ديگران است و هدفش عبارت است از:

1- برانگيختن خودمان و ديگران

2- به كارگيري هيجانات و عواطف در برقراري ارتباط موثر با ديگران

او مي‌گويد ما هر كجا كه باشيم، كلاس درس، محيط كار، هواپيما يا خانه نيازمند مهارت‌هاي ارتباط با ديگران هستيم و داشتن چنين  توانايي و مهارتي تا حد زيادي با هوش هيجاني در ارتباط است.

فيلم زير سخنراني دانيل گلمن در Ted درباره‌ي هوش هيجاني است. البته او در اينجا در مورد تعريفش از هوش هيجاني كه در بالا گفتيم صحبت نمي‌كند، بلكه بيشتر به بيان اهميت آن مي‌پردازد:

 

 

توضيح بيشتر تعريف دانيل گلمن از هوش هيجاني

براي اينكه ما هم در اينجا دچار كلي گويي نشويم، با توجه به اينكه تعريف بالا ممكن است چندان واضح و روشن نباشد، هر يك از دو مولفه‌ي هوش هيجاني را تا حدي توضيح مي‌دهيم:

1- برانگيختن خودمان و ديگران:

يعني فرد با شناختي كه از خود و ديگران و به طور كلي انسان‌ها دارد اين توانايي و آگاهي را داشته باشد كه بداند براي روحيه دادن به خود و ساير افراد و انگيزه پيدا كردن جهت حركت به سمت اهداف به چه صورتي بايد فكر يا رفتار كند.

درواقع:

آگاهي و توانايي ارائه‌ي رفتار مناسب براي ايجاد اميدواري در خود و ديگران براي رسيدن به اهداف

 

به عنوان مثال در يكي از شركت‌هايي كه كار مي‌كردم رفتار و برخورد مدير عامل با كارمندانش به گونه‌اي بود كه اغلب افراد حتي در غيابش هم دوست داشتند به گونه‌اي كار كنند كه بهترين نتيجه براي شركت حاصل شود، در حاليكه اين مسئله تاثير چنداني بر حقوقشان نداشت.

درواقع رفتار مدير عامل مذكور به گونه‌اي بود كه افراد به خاطر علاقه به خود او و شخصيتي كه داشت كار مي‌كردند نه صرفا به خاطر پولي كه مي‌گرفتند.

چنين فردي نمونه يك شخص با هوش هيجاني بالاست.

2- به كارگيري هيجانات و عواطف در برقراري ارتباط موثر با ديگران:

اين مورد كه ممكن است در ابتداي امر چندان متفاوت از مورد اول به نظر نرسد، كاملا با آن فرق دارد.

درواقع مورد اول بيشتر به معناي توانايي مديريت خود و ديگران بوده و بيشتر با موضوع رهبري مرتبط است. در حالي كه مورد دوم به توانايي ايجاد ارتباط مناسب با ديگران اشاره دارد.

يعني اينكه فرد تا چه حد مي‌تواند هيجانات و عواطف خود را به گونه‌اي بروز دهد كه باعث ايجاد ارتباطي موثر و ارزشمند و در عين حال لذتبخش با ديگران شود.

در اينكه همه‌ي ما انسان‌ها هيجانات و عواطفي داريم شكي نيست، اما آيا مي‌توانيم اين هيجانات را به گونه‌اي نشان دهيم كه باعث بهبود روابطمان شود يا خير؟.

 

خواندن مقاله عالي در مورد «هوش كلامي» را از دست ندهيد. هوش كلامي تاثير شگرفي بر زندگي ما دارد...

 

به عنوان مثال در ارتباط بين همسران، خانمي كه از دير به خانه آمدن شوهرش دچار نگراني و ترس مي‌شود مي‌تواند به دو صورت واكنش نشان دهد:

حالت اول: عصباني شده و بدون بيان دقيق مسئله شروع به مشاجره و دعوا كرده و با اين كارش باعث اوقات تلخي خود و  همسرش و بدتر شدن شرايط شود.

حالت دوم: با بيان همدلانه و صادقانه‌ي نگراني و ترسش از دير آمدن همسر به خانه نشان دهد كه اين احساس به خاطر عشق و علاقه اش است. اين كار باعث خواهد شد تا علاوه بر بيشتر شدن بار عاطفي رابطه‌ي‌شان، دير آمدن به خانه براي همسرش نيز تبديل به دغدغه و مسئله‌اي منفي شود.

علاوه بر موارد بالا مي‌توان خصوصياتي چون "توانايي حفظ انگيزه در سختي‌ها"، "توانايي حفظ خونسردي در شرايط بحراني"، "استقامت در انجام كارها" و موارد مشابه ديگر را نيز به بالا بودن هوش هيجاني نسبت داد.

منبع: اينجا


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳ بهمن ۱۳۹۸ساعت: ۰۵:۳۶:۲۶ توسط:edgar vence موضوع:

ساعات كار پست در كانادا براي اطلاع بيشتر شما

دفاتر پستي در كانادا, البته در شهرهاي بزرگ كانادا از دوشنبه تا جمعه از ساعت 10صبح تا 5 بعدازظهر باز هستند. در بعضي از شهرها حتي 24 ساعته باز هستند و مشغول به كار حتي در تمام روز ميتوانيد به با مراجعه كردن به اين دفاتر به تمبر, ترازو, جداول نرخ پستي و جعبه هاي بزرگ پستي دسترسي داشته باشيد.

البته بايد توجه داشته باشيد ساعات ذكر شده در شهرهاي بزرگ كانادا امكان پذير است زيرا در شهرهاي روستايي و كوچك تر كانادا اين بازه هاي زماني محدود تر هستند ساعت شروع به كار اين دفاتر در ايام هفته ممكن است بين 8 تا9:30 صبح و ساعت پايان كار بين 2 تا 5 بعد از ظهر باشد يا فقط ساعاتي در صبح و شايد ساعاتي از روز دوشنبه كار كنند.

 

روز سي‌ام ماه آوريل، آخرين روزي كه كانادايي‌ها مي‌توانند پرونده مالياتي خود را ارسال كنند، دفاتر پستي تا نيمه شب باز هستند تا اظهارنامه‌هاي مالياتي را مهر كنند (اگر ماليات بدهكار باشيد و يك روز ديرتر از سي‌ام ماه آوريل ماليات خود را فايل كنيد، بايد بهره آن را بپردازيد). بايد از مراجعه به دفاتر پستي يك هفته قبل از اين تاريخ پرهيز كرد.

 http://basteh.co/wp-content/uploads/2019/06/yyz-tehran.png

در ادامه مطلب اطلاعات عمومي پست در كانادا را برايتان شرح ميدهيم

در ابتدا براي ارسال نامه و بسته هاي پستيتون بايد به يك سري از مسائل توجه داشته باشيد

1.در دفاتر پستي خدماتي به نام priority post service براي نامه هاي پستي و expedited parcel براي بسته هاي  پستي لحاظ ميشوند, بنابراين در هنگام ارسال نامه يا بسته هايتان از كانادا به ايران بايد به اين دو مورد توجه داشته باشيد.

روش ارزان‌تر ديگر Xpress post است كه نامه يا بسته ارسالي طي دو روز به مقاصد مي‌رسد. پاكت‌هاي پست Priority و Xpresspost بسته‌هاي حباب‌دار، و جعبه‌هاي مخصوص Xpresspost نيز موجود است.

پس اين چنين ميتوانيد بسته هايتان را به دفاتر پستي كانادا بسپاريد, اما متاسفانه با توجه به تحريم هاي اقتصادي نسبت به ايران در اين زمان امكان ارسال بسته از كانادا به ايران از طريق دفاتر پست ممكن نيست.

اما براي رفع اين مشكل چه كنيم؟ بهتر است بيشتر با سايت baste.co براي ارسال بسته هايتان از كانادا به ايران آشنا شويد.

روش كار  baste.co به چه شكل است؟

Baste.co با ارسال بسته هاي پستي شما همراه با مسافرين كانادا به ايران كالاي مورد نظر شما را به ايران منتقل ميكنند, به اين شكل است كه ساكنين كانادا براي ارسال بسته خود به ايران در بسته.كو كالاي مورد نظر خود را فرم كرده و اطلاعات برقراري تماس خود را در ليست بسته خود به جاي ميگذارند, بسته هاي ليست شده از طريق متقاضيان در سايت ذخيره باقي ميماند و با يك سرچ كوچك از طريق تاريخ مورد نظر براي ارسال بسته از سوي شما به هر يك از شهرهاي ايران كه در ليست وارد كرده ايد براي مسافري كه از كانادا به سمت ايران مسافرت ميكند قابل مشاهده است.

البته ممكن است برايتان سوال باشد كه مسافران چگونه راضي به حمل بار شما خواهند شد؟ براي صورت گرفتن اين پروسه فرد ارسال كننده هزينه اي براي مسافري كه بسته اش را از كانادا به ايران منتقل ميكند در نظر ميگيرد به همين صورت مسافران را ترغيب به بردن بسته ها خواهد كرد.

بنابراين اگرچه بسته اي براي فرستادن از كانادا به ايران داريد و اگرچه مسافر اين مسير هستيد baste.co ميتواند بهترين انتخاب شما باشد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲ تير ۱۳۹۸ساعت: ۰۱:۱۴:۵۶ توسط:edgar vence موضوع:

ساعات كار پست در كانادا براي اطلاع بيشتر شما

دفاتر پستي در كانادا, البته در شهرهاي بزرگ كانادا از دوشنبه تا جمعه از ساعت 10صبح تا 5 بعدازظهر باز هستند. در بعضي از شهرها حتي 24 ساعته باز هستند و مشغول به كار حتي در تمام روز ميتوانيد به با مراجعه كردن به اين دفاتر به تمبر, ترازو, جداول نرخ پستي و جعبه هاي بزرگ پستي دسترسي داشته باشيد.

البته بايد توجه داشته باشيد ساعات ذكر شده در شهرهاي بزرگ كانادا امكان پذير است زيرا در شهرهاي روستايي و كوچك تر كانادا اين بازه هاي زماني محدود تر هستند ساعت شروع به كار اين دفاتر در ايام هفته ممكن است بين 8 تا9:30 صبح و ساعت پايان كار بين 2 تا 5 بعد از ظهر باشد يا فقط ساعاتي در صبح و شايد ساعاتي از روز دوشنبه كار كنند.

 

روز سي‌ام ماه آوريل، آخرين روزي كه كانادايي‌ها مي‌توانند پرونده مالياتي خود را ارسال كنند، دفاتر پستي تا نيمه شب باز هستند تا اظهارنامه‌هاي مالياتي را مهر كنند (اگر ماليات بدهكار باشيد و يك روز ديرتر از سي‌ام ماه آوريل ماليات خود را فايل كنيد، بايد بهره آن را بپردازيد). بايد از مراجعه به دفاتر پستي يك هفته قبل از اين تاريخ پرهيز كرد.

 http://basteh.co/wp-content/uploads/2019/06/yyz-tehran.png

در ادامه مطلب اطلاعات عمومي پست در كانادا را برايتان شرح ميدهيم

در ابتدا براي ارسال نامه و بسته هاي پستيتون بايد به يك سري از مسائل توجه داشته باشيد

1.در دفاتر پستي خدماتي به نام priority post service براي نامه هاي پستي و expedited parcel براي بسته هاي  پستي لحاظ ميشوند, بنابراين در هنگام ارسال نامه يا بسته هايتان از كانادا به ايران بايد به اين دو مورد توجه داشته باشيد.

روش ارزان‌تر ديگر Xpress post است كه نامه يا بسته ارسالي طي دو روز به مقاصد مي‌رسد. پاكت‌هاي پست Priority و Xpresspost بسته‌هاي حباب‌دار، و جعبه‌هاي مخصوص Xpresspost نيز موجود است.

پس اين چنين ميتوانيد بسته هايتان را به دفاتر پستي كانادا بسپاريد, اما متاسفانه با توجه به تحريم هاي اقتصادي نسبت به ايران در اين زمان امكان ارسال بسته از كانادا به ايران از طريق دفاتر پست ممكن نيست.

اما براي رفع اين مشكل چه كنيم؟ بهتر است بيشتر با سايت baste.co براي ارسال بسته هايتان از كانادا به ايران آشنا شويد.

روش كار  baste.co به چه شكل است؟

Baste.co با ارسال بسته هاي پستي شما همراه با مسافرين كانادا به ايران كالاي مورد نظر شما را به ايران منتقل ميكنند, به اين شكل است كه ساكنين كانادا براي ارسال بسته خود به ايران در بسته.كو كالاي مورد نظر خود را فرم كرده و اطلاعات برقراري تماس خود را در ليست بسته خود به جاي ميگذارند, بسته هاي ليست شده از طريق متقاضيان در سايت ذخيره باقي ميماند و با يك سرچ كوچك از طريق تاريخ مورد نظر براي ارسال بسته از سوي شما به هر يك از شهرهاي ايران كه در ليست وارد كرده ايد براي مسافري كه از كانادا به سمت ايران مسافرت ميكند قابل مشاهده است.

البته ممكن است برايتان سوال باشد كه مسافران چگونه راضي به حمل بار شما خواهند شد؟ براي صورت گرفتن اين پروسه فرد ارسال كننده هزينه اي براي مسافري كه بسته اش را از كانادا به ايران منتقل ميكند در نظر ميگيرد به همين صورت مسافران را ترغيب به بردن بسته ها خواهد كرد.

بنابراين اگرچه بسته اي براي فرستادن از كانادا به ايران داريد و اگرچه مسافر اين مسير هستيد baste.co ميتواند بهترين انتخاب شما باشد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲ تير ۱۳۹۸ساعت: ۰۱:۱۴:۳۶ توسط:edgar vence موضوع:

نقش كاريابي هاي اينترنتي در توسعه اشتغال كشور

به نام خدا

هم اكنون اينترنت در حال دگرگون كردن زندگي مردم است. گوشيهاي هوشمند به همراه اينترنت واي فاي پر سرعت، جاي خود را بين مردم سراسر كشور حتي روستاهاي دورافتاده به خوبي باز كرده است. اين نفوذ اينترنت در بين مردم، باعث تغييرات در بسياري از كسب و كارها شده است. ازجمله كسب و كارهاي جديد كه جند سالي است در كشور به راه افتاده، كاريابيهاي اينترنتي نظير وطن جاب است كه جايگزين بسيار خوبي براي مطبوعات و كاريابيهاي سنتي است و باعث تحول در زمينه ارائه فرصتهاي شغلي به كارجويان شده است. اين سيستم، مزاياي فراواني نسبت به سيستمهاي سنتي دارد كه آن را با هم بررسي مي كنيم.

  • راحتي كار براي كارفرمايان در كاريابيهاي اينترنتي

كارفرما به راحتي مي تواند نسبت به درج آگهي استخدام براي جذب نيروي انساني مورد نياز اقدام كند. در اين سيستم محدوديتهاي تعداد كلمات، نظير مطبوعات وجود ندارد و كارفرما مي تواند به راحتي يك صفحه كامل در اختيار داشته باشد كه در آن علاوه بر شرح كاملي از شركت و محصولات خود، نسبت به درج مشخصات و شرايطي كه از پرسنل استخدامي خود انتظار دارد و همينطور شرحي از حقوق و مزاياي پرداختي ارائه دهد. بدين ترتيب با دادن اين اطلاعات مي تواند نيروي متخصص بهتري را جذب نمايد.

  • دسترسي به بانك رزومه ها

فرض كنيد يك كارفرما به دنبال استخدام حسابدار براي شركت خود مي باشد. در كاريايهاي اينترنتي، اين قابليت وجود دارد كه كارفرما بتواند علاوه بر درج آگهي استخدامي، رزومه افرادي را كه در سيستم قبلا به عنوان كارجو ثبت نام كرده اند، به صورت آنلاين ببيند و از ميان اين رزومه ها به فرد مورد نظر دست يابد.

  • دسترسي به تعداد بسيار بيشتري كارجو

سيستم كاريابي اينترنتي به علت برد بسيار وسيعي كه دارد نسبت به كاريابيهاي سنتي، امكان دسترسي به نفرات بيشتري را فراهم مي كند. مثلا فرض كنيد يك كارفرما، قصد استخدام منشي را دارد. اگر درخواست خود را به يك كاريابي سنتي در تهران بدهد، افراد بسيار كمي كه در آن منطقه به آن كاريابي دسترسي داشته و در جريان اين آگهي قرار مي گيرند. در حاليكه اگر كارفرما اقدام به ثبت آگهي استخدام در كاريابيهاي اينترنتي نمايد، تمام افراد متقاضي در آن شهر در جريان اين اعلام نياز قرار گرفته و اين كارفرما به تعداد بيشتري داوطلب واجد شرايط آن شغل دسترسي پيدا مي كند كه فرصت انتخاب بهتري را براي او فراهم مي آورد.

  • سيستم كاريابي اينترنتي براي كارجويان نيز بسيار بهتر از كاريابي سنتي عمل مي كند.

در اين سيستمها، كارجو مي تواند يك رزومه استاندارد براي خود بسازد و رزومه خود را در معرض ديد كارفرمايان مختلف قرار دهد. همينطور به طيف بيشتري از آگهي هاي استخدام به صورت روزانه دسترسي دارد.

از سايتهاي فعال در زمينه كاريابي اينترنتي، مي توان به سايت وطن جاب اشاره نمود. در اين سايت كارجويان علاوه بر دسترسي به آگهي هاي روز استخدامي، مي توانند از امكانات سايت مثل رزومه ساز حرفه اي رايگان ، ارسال فرصتهاي شغلي به ايميل كارجو، ارسال رزومه به صورت اتوماتيك براي فرصتهاي شغلي (براي اولين بار در ايران) استفاده كنند. همچنين اين سايت تنها سايتي است كه فرصتهاي شغلي را به صورت تفكيك شده در اختيار كارجويان قرار مي دهد.

منبع:

https://vatanjob.com/benefits-of-internet-employment-services


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۸ خرداد ۱۳۹۸ساعت: ۰۱:۵۶:۰۹ توسط:edgar vence موضوع:

براي بهبود هوش هيجاني به اين ويژگي ها نياز داريد

وقتي صحبت از هوش ميشود شايد همه گي به ياد يك موضوع مختصر از ميزان زرنگ بودن و با توانمند بودن يك شخص به ذهنمون ميرسه اما تجربيات نشان داده است كه هوش از انواع مختلفي تشكيل شده كه وجود هركدام در كنار يكديگر ميزان هوش واقعي ما را نشان ميدهد.

آي كيو و يا همان بهره هوشي بيشتر در پردازش اطلاعات و به خاطر سپردن آنها نقش دارد يك نوع هوش به نام سي كيو و يا همان بهره ي كنجكاوي داريم كه تاثير بر يادگيري يك موضوع مشخص در ذهنمان را بر عهده دارد وخيلي ريز نقش هاي ديگر كه در هوش هاي ديگر نقش بسته اند.

https://cdn01.zoomit.ir/2018/7/db88b766-4cf9-4e13-935e-001497cfbc59.jpg

Source : www.iqexam.co

 

حال اگر بخواهيم مقوله هوش هيجاني را بيشتر توضيح دهيم هوش هيجاني اولين بار توسط دو پژوهشگر پيتر سالاووي وجان ماير كشف شد و سپس توسط دانيل گولمن در كتاب او به محبوبيت رسيد. كه ميتوانيم به شكل زير آن را توضيح دهيم:

تشخيص، درك و مديريت احساسات خود

تشخيص، درك و تأثيرگذاري بر احساسات ديگر

در كل هوش هيجاني احساسات و رفتار شخص با اطرافيان اش را كنترل ميكند كه بتواند تاثير مثبت داشته باشد يا منفي بنابراين تقويت هوش هيجاني بسيار به كنترل احساسات ما كمك ميكند و ما در اين مقاله سعي بر اين داريم كه مقداري با اين مديريت احساسات بيشتر آشنا شويد.

از آنجايي كه انسان ها در خيلي از مراحل زندگي خود و يا در مسائل مختلف با احساسات تصميم ميگيرند با تقويت اي كيو و يا همان هوش هيجاني ميتوانند بيشتر ار آن كه تصور ميكنند به خود و زندگي اشان سر و ساماني دهند پس گزينه هاي زير را به كار بگيريد تا بتوانيد هرروز به هوش هيجاني خود چيزي اضافه كنيد.

1.دلسوزي

دلسوزي حسي است كه اغلب اوقات از اتفاقات محيط برروي اطرافيانتان به وجود مي آيد و زماني كه خود را در جايگاه او قرار ميدهيد درواقع دلسوزي كرده ايد و با آن هم دل شديد, اين تعريف از مركز علوم دانشگاه بركلي به‌خوبي اين دو نوع را توصيف مي‌كند:

يك نوع دلسوزي موثر وجود دارد و يك دلسوزي يا همدلي شناختي, دلسوزي موثر بيشتر از قرار دادن خودتون در موقعيت شخص مورد نظر قابل لمس و يا با داشتن ميزان زيادي حس ترس و استرس براي شخص تداعي ميشود. اما همدلي شناختي ديگر شخص را در جايگاهي قرار نميدهد صرفا شما حال طرف مقابل را درك ميكنيد و نوع رفتار آن را ميشناسيد.

2.خودآگاهي

خودآگاهي علمي است كه منجر به شناخت بيشتر از خود ميشود كه چه محرك هايي بر شما تاثير گذاشته و چه اتفاقاتي نه, بعد از شناخت بيشتر از خود شما را به سمت مديريت رفتارهايتان ميكشاند. يكي ديگر از شناخت هايي كه در خودآگاهي ممكن است اتفاق بيفتد شناخت و ديدگاه ديگران در مورد شماست كه ممكن است سخت تر از شناخت خودتون از خودتون باشد البته ارزيابي مناسب بعد خارجي هميشه دشوار است. به گفته‌ي دكتر تاشا اوريچ:

كساني كه سعي ميكنند اين دو ويژگي را با هم در خودشون تقويت كنند پاداش هاي بيشتري از سوي محيط دريافت ميكنند زيرا هيچ كار نصف كاره اي مثل يك عملكرد كامل تاثير گذار نيستاگر بتوانيد به شناختي عميق از خودتون دست پيدا كنيد و انتقادهاي ازرافيان را هم بشنويد و يك شاخص و خط قرمزي براي خودتون تهويه كنيد شك نكنيد كه ميتوانيد خيلي از مسائل را با اين ويژگي پيش ببريد.

3.كنجكاوي

افراد كنجكاو هميشه يك قدم جلو تر از دبگران در حال حركت اند زيرا هميشه مشكلات خود را با جستجو كردن به اتمام ميرساند و در كنار اين پرس و جو هزاران علم ديگر كسب ميكنند و به عبارتي خودشون را در قسمتهاي متعدد ارتقا ميدهند.

سعي كنيد با اشتياق دنبال حل مسائل زندگي باشيد تا بهتر يادبگيريد و عملكرد بهتري داشته باشيد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ساعت: ۰۲:۱۶:۳۳ توسط:edgar vence موضوع:

7 بازي فكري كه شما را باهوش تر مي كند

اگر مي خواهيد سطح هوشتان را افزايش دهيد، اين 7 بازي فكري را انجام دهيد و با IQ EXAM همراه باشيد. با اين بازي هاي فكري، سريعتر، واضح تر، و خلاقانه تر فكر كنيد. انجام دادن تمرينات ذهني به صورت مداوم ذهنتان را پوياتر و فعالتر نگه مي دارد

 اگر مي خواهيد باهوش تر شويد اين 7 بازي فكري را انجام دهيد

مانند هميشه تحقيقاتي مبني بر بالا بردن هوش انجام گرفته است در طي آن محققان به اين نتيجه رسيده اند كه افرادي كه فعاليتهاي ذهني انجام مي دهند 63درصد كمتر از افرادي كه به ندرت فعاليتهاي فكري دارند درمعرض ابتلا به كم كاري هاي مغزي قرار ميگيرند.

1- رنگ ها را بنويسيد
بازي فكري

توانايي تان را به چالش بكشانيد تا تمركز پيدا كنيد. رنگها را با صداي بلند بخوانيد و بنويسيد. اين كار را تكرار كنيد.


2- فقط با 7 كلمه

قوه ي تخيل خود را درگير كنيد, به اين صورت كه يك داستان انتخاب كنيد 7كلمه از آن را به خاطر بسپاريد و در جملات ديگرتان هي از اين 7كلمه استفاده كنيد به عبارتي بازي با كلمات انجام دهيد.


3- جهت مخالف

براي خود چالش ايجاد كنيد و كارهاي روزمره تان را برعكس كنيد به اين صورت كه براي كارهايي از جمله شانه كردن, غذا خوردن,مسواك زدن,برداشتن اجسام از دستي كه هميشه استفاده ميكنيد استفاده نكنيد اگر راست دست هستيد از دست چپ خود استفاده كنيد حتي لا دست مخالف خود سعي كنيد بنويسيد و اما در آخر روز در استفاده از دست مخالفتون احساس راحت تر بودن نداريد


4- تصاوير موردنظر را بيابيد

يكسري عكس يا تصوير در اينترنت بيابيد كه البته به وفور هم وجود دارد و مهارت هاي تصويري خود را تقويت كنيد حداقل براي اين كار 30ثانيه وقت بگذاريد,عكس ها از همان تفريحات كودكيمان باشد كه بايد اختلاف ها را پيدا ميكرديم يا مسير را مي يافتيم و يا يك شكل مورد نظر را شاخص قرار ميداديم و در تصويري بهم ريخته آن را پيدا ميكرديم.

5- به خاطر سپردن تصاوير موجود در عكس*


حافظه تصويري خود را تقويت كنيد به اين صورت كه به عكسي نگاه كنيد و سعي كنيد هرآنچه در تصوير است را به خاطر بسگاريد عكس را از خود دور كرده و اعضاي داخل عكس را يادداست كنيد


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۳:۳۶:۲۹ توسط:edgar vence موضوع:

تقويت حافظه و هوش اجتماعي به ما چه كمكي مي كنند؟

در مقاله تقويت حافظه و هوش اجتماعي شما با يكي از مهم ترين انواع هوش انسان آشنا مي شويد.تقويت حافظه و هوش اجتماعي براي بقاء ما بسيار حائز اهميت است.ما براي ادامه ي بقا محكوم به برقراري ارتباط هستيم و در نتيجه براي برقراري ارتباط موثر نياز به هوش اجتماعي داريم و ابتدا بايد آن را بشناسيم و به تقويت حافظه و هوش اجتماعي خود بپردازيم  تا بتوانيم از آن به طورمفيد بهره مند شويم.

با عرض پوزش در بارگيري عكس مشكلي رخ داده است.

ارتباط ميان فردي را مي توان در چهار حوزه ي اصلي آموزش داد:

  1. مهارت گوش دادن

  2. مهارت اظهار وجود

  3. عبور راحت از دو راهي

  4. حل مشكلات به صورت گروهي

ويژگي هاي افراد با هوش ميان فردي يا اجتماعي

  • از آن دسته افرادي هستند كه همه براي حل مشكلات خود از آنها  مشاوره مي گيرند.

  • درهنگام مسافرت بيشتر تمايل دارند به بازي هاي دسته جمعي بپردازند مانند واليبال و …

  •  حداقل 3 دوست صميمي دارند.

  • بيشتر تمايل دارند كه در فعاليت هاي اجتماعي مربوط به كارشان شركت كنند.

  • اين افراد عصر ها را اختصاص به خانواده مي دهند و تمايل دارند با خانواده دور هم باشند.

تقويت حافظه و هوش اجتماعي به ما چه كمكي مي كنند؟

تمرينات مهم براي تقويت حافظه و هوش اجتماعي

قبل ازاينكه به بيان تمرينات مفيد جهت بالا بردن سطح هوش ميان فردي يا اجتماعي بپردازيم ذكر اين نكته خالي از لطف نيست.حتما از اين مهارت ها در موقعيت هاي بي خطر استفاده كنيد.

1-  به مكان هاي عمومي مانند فرودگاه يا راه آهن و يا مترو  مي روند،سعي مي كنند با مردم ارتباط برقرار كنند و شروع به صحبت كردن مي كنند.

2- بعضي اوقات به آسايشگاه سالمندان برويد.

3- كتابهايي درمورد زندگي افرادي كه در زمينه اجتماعي سرآمد هستند را بررسي و سعي كنيد از آنها براي خود الگو بگيريد.

4- يك ميهماني بزرگ بر پا كنيد و حداقل 3 نفر را كه اصلا تا به حال با آنها آشنا نبوديد دعوت كنيد.

5- با خانواده در يك زمان مشخص شده جلسه تشكيل دهيد و براي بهتر شدن زندگي با آنها مشورت كنيد و تبادل نظر داشته باشيد.

نتيجه

هوش اجتماعي بسيار مهم و جزء نياز هاي اوليه مي باشد.افزايش هوش اجتماعي باعث بالا رفتن اعتماد به نفس مي شود.ثروتمندان جهان داراي هوش اجتماعي بالايي هستند و اساسا پولدار شدن نياز مبرم به اين هوش دارد.اين هوش ارتباط مستقيمي با قدرت بيان دارد.خوشبختانه اين هوش هم قابل ارتقاء مي باشد.با كمك برقراري ارتباط جديد،رفتن به آسايشگاه،مطالعه زندگي نامه ي افراد موفق،دعوت از غربا به مهماني و تشكيل جلسه با خانواده مي توان اين هوش را تقويت كرد.

منبع:اينجا


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۱۱:۴۷:۵۲ توسط:edgar vence موضوع:

Your IQ Matters Less Than You Think


people too often forget that IQ tests haven’t been around that long. Indeed, such psychological measures are only about a century old. Early versions appeared in France with the work of Alfred Binet and Theodore Simon in 1905. However, these tests didn’t become associated with genius until the measure moved from the Sorbonne in Paris to Stanford University in Northern California. There Professor Lewis M. Terman had it translated from French into English, and then standardized on sufficient numbers of children, to create what became known as the Stanford-Binet Intelligence Scale. That happened in 1916. The original motive behind these tests was to get a diagnostic to select children at the lower ends of the intelligence scale who might need special education to keep up with the school curriculum. But then Terman got a brilliant idea: Why not study a large sample of children who score at the top end of the scale? Better yet, why not keep track of these children as they pass into adolescence and adulthood? Would these intellectually gifted children grow up to become genius adults?

Terman subjected hundreds of school kids to his newfangled IQ test. Obviously, he didn’t want a sample so large that it would be impractical to follow their intellectual development. Taking the top 2 percent of the population would clearly yield a group twice as large as the top 1 percent. Moreover, a less select group might be less prone to become geniuses. So why not catch the crème de la crème?

The result was a group of 1,528 extremely bright boys and girls who averaged around 11 years old. And to say they were “bright” is a very big understatement. Their average IQ was 151, with 77 claiming IQs between 177 and 200. These children were subjected to all sorts of additional tests and measures, repeatedly so, until they reached middle age. The result was the monumental Genetic Studies of Genius, five volumes appearing between 1925 and 1959, although Terman died before the last volume came out. These highly intelligent people are still being studied today, or at least the small number still alive. They have also become affectionately known as “Termites”—a clear contraction of “Termanites.”


Now comes the bad news: None of them grew up to become what many people would consider unambiguous exemplars of genius. Their extraordinary intelligence was channeled into somewhat more ordinary endeavors as professors, doctors, lawyers, scientists, engineers, and other professionals. Two Termites actually became distinguished professors at Stanford University, eventually taking over the longitudinal study that included themselves as participants. Their names are Robert R. Sears and Lee Cronbach—and

nowhere are they as well-known as Ivan Pavlov, Sigmund Freud, or Jean Piaget, three obvious geniuses in the history of psychology.

Furthermore, many Termites failed to become highly successful in any intellectual capacity. These comparative failures were far less likely to graduate from college or to attain professional or graduate degrees, and far more likely to enter occupations that required no higher education whatsoever. We’re talking only of the males here, too. It would be unfair to consider the females who were born at a time in which all women were expected to become homemakers, no matter how bright. (Even among those women with IQs exceeding 180, not all pursued careers.) Strikingly, the IQs of the successful men did not substantially differ from the IQs of the unsuccessful men. Whatever their differences, intelligence was not a determining factor in those who made it and those who didn’t.

Why not pick a group of obvious adult geniuses, and then try to assess their childhood and adolescent IQs retrospectively from their biographies?

The story goes from bad to worse. Of the many rejects—the children with tested IQs not high enough to make it into the Terman sample—at least two attained higher levels of acclaim than those who had the “test smarts” to become Termites. Here are their stories:

Luis Walter (Luie) Alvarez was born in San Francisco, just up the peninsula from Stanford. He was around 10 years old when he took Terman’s test but scored too low to enter the sample. Yet that rejection did not prevent him from getting his Ph.D. at age 25 from the University of Chicago. Even as a graduate student he began to make important contributions to physics, eventually becoming “one of the most brilliant and productive experimental physicists of the 20th century.” One manifestation of this brilliance was his work on hydrogen bubble chambers for studying elementary particles, which led to his receiving the 1968 Nobel Prize in Physics. No Termite received the Nobel, in physics or otherwise. Oops!

William (Bill) Shockley is the second Termite reject who went on to attain the Nobel Prize in Physics, which he shared with two colleagues in 1956. Born just one year before Alvarez, he grew up in Palo Alto near Stanford, the university his mother had graduated from. Despite his sub-genius score on Terman’s IQ test, he managed to get his B.S. from Cal Tech and his Ph.D. from MIT, both prestigious technical institutions. He then joined Bell Labs and began to publish extensively in solid-state physics, getting his first patent at age 28. Like Luie, Bill got involved in the World War II effort, especially with respect to radar (in his case, bomb sights). After the war, he returned to Bell Labs, where the goal was to find a solid-state substitute for the old glass vacuum tubes that then dominated electronics. The upshot was the transistor.

So there we have it: Little Luie and Bill could have skipped taking the Stanford-Binet and still claim achievements that surpassed Terman’s IQ-certified “geniuses.” But they are not unique among Nobel laureates. Both James Watson, the co-discoverer of DNA’s structure, and Richard Feynman, who worked on the path integral of quantum mechanics, had scores too low to gain membership in Mensa.


Some years after Terman had begun his study of 1,528 high-IQ boys and girls, he acquired a new graduate student named Catharine Cox. Because her mentor’s investigation was already well in progress, she found it difficult to carve out a portion that might serve as her doctoral dissertation. So she tried a bold alternative. If Terman was going to see if high-IQ kids grew up to become adult geniuses, why not do the opposite? In particular, why not pick a group of obvious adult geniuses, and then try to assess their childhood and adolescent IQs retrospectively from their biographies?

Coming up with a list of geniuses is the easy part. For example, nowadays we would just google “famous scientists” or “famous artists” (try it). In Cox’s pre-Internet era, the equivalent would be to compile a list from biographical dictionaries and other (paper) reference works. Fortunately, she found an already published list, from which she extracted the most famous names. She ended up with 301 historic creators and leaders (192 and 109, respectively). No doubt that her sample included some of the top figures in the history of modern Western civilization. Besides the eight mentioned above, she would study big-time creators like Isaac Newton, Jean-Jacques Rousseau, Miguel de Cervantes, Ludwig van Beethoven, and Michelangelo (as well as leaders like Napoleon Bonaparte, Horatio Nelson, Abraham Lincoln, and Martin Luther)—all of them folks who can boast extensive Wikipedia biographies.

The hard part was estimating IQ scores for all 301 geniuses. How is that even possible?

Happily, Terman had already shown, just one year after devising the Stanford-Binet test, how IQs could be estimated from biographies. Back in those days IQ was defined as a literal “intelligence quotient,” namely a child’s mental age divided by his or her chronological age, the arithmetic result then multiplied by 100. The mental age is determined by performance on intellectual tasks that are age graded. Accordingly, if a 5-year-old could do well on tasks more suitable for 10-year-olds, the IQ quotient would become 200 (= 10/5 × 100). Pretty straightforward, no?

source:here


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۴ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۲:۰۳:۳۵ توسط:edgar vence موضوع: