Ticks to make your IQ higher Ticks to make your IQ higher .

Ticks to make your IQ higher

هوش هيجاني EQ چيست؟ - EQ چه تفاوتي با IQ دارد؟

هوش هيجاني EQ چيست؟ - EQ چه تفاوتي با IQ دارد؟ قبل از پرداختن به مفهوم هوش هيجاني يا همان EQ فكر مي‌كنم بهتر باشد به داستاني اشاره كنم:

چند سال پيش در صفحه حوادث يكي از روزنامه‌ها ماجرايي را خواندم كه به شدت ناراحتم كرد:

اين اتفاق در يكي از روستاهاي ايران افتاده بود و قضيه از اين قرار بود كه پسر خردسال يك مزرعه دار براي شوخي با پدرش، وقتي كه مي‌بيند او كنار مزرعه ايستاده، خود را در گندم زار مخفي مي كند به طوري كه تنها قسمتي از سرش بيرون زده و شروع مي‌كند به اين ور و آن ور رفتن تا پدرش فكر كند كه او يك حيوان وحشي است كه وارد مزرعه شده.

پدر كه با ديدن اين صحنه فكر مي‌كند او يك گراز است كه به واسطه‌ي ارتفاع گندم ها بدنش مشخص نبوده و فقط قسمتي از سرش از بالاي گندم‌ها بيرون زده بلافاصله به داخل خانه رفته و تفنگ شكاري‌اش را برداشته و تيري به سمت او شليك مي‌كند.

بعد از اينكه به بالاي سرش مي‌رود مي‌بيند كه بدن بي جان پسرش بر زمين افتاده.

اين داستان تنها يك نمونه از مواردي است كه فردي به دليل عدم كنترل كافي بر هيجانات خود كار اشتباهي انجام مي‌دهد كه يك پشيماني بزرگ و غير قابل جبران به بار مي‌آورد.

آن مزرعه دار بدون بررسي دقيق و تحت تاثير احساس آني‌اش كه احتمالا خشم ناشي از آسيب رسيدن به محصولاتش بوده به سمت فرزندش شليك مي‌كند.

https://www.uu.nl/masters/sites/default/files/styles/image_385x257/public/images/artificial-intelligence01_web.jpg?itok=1KcHDj1l&timestamp=1415805124

اگر او از هوش هيجاني (emotional intelligence) بالاتري برخوردار بود مي‌توانست به خوبي احساسش را كنترل كرده و قبل از  انجام هر كاري ابتدا از اينكه واقعيت قضيه چيست اطمينان حاصل كند.

 

هوش هيجاني چي نيست؟

يكي از مسائلي كه در سال‌هاي اخير خيلي در مورد آن صحبت شده، هوش هيجاني (EQ) است. ميزان مطالب ارائه شده در اين  مورد به قدري است كه حتي برخي از افراد در مقابل آن دچار دافعه شده اند.

اين دافعه از آنجايي ناشي مي‌شود كه در اغلب مطالبي كه در اين مورد وجود دارد به جاي ارائه يك تعريف مشخص، به ارائه موارد و مثال‌هايي پرداخته شده كه تقريبا شامل تمام توانايي‌هاي انساني مي‌شود و نهايتا هم ما را به نتيجه‌ي مشخصي نمي‌رساند كه دقيقا بدانيم هوش هيجاني چيست؟

به عنوان مثال:

 

تجربه شخصي ام در اين مورد

اتفاقي كه بارها و بارها در طي سال‌هاي اخير در مورد خود من (محسن محمدي) افتاده اينكه با توجه به علاقه زيادي كه به درك و دانستن اين مفهوم داشتم و فكر مي كردم اطلاع از آن و ارتقايش مي‌تواند تاثير مثبت بسيار زيادي در جهت موفقيتم داشته باشد، هر منبع و نوشته‌اي كه در اين مورد ميافتم را مطالعه مي كردم ولي نهايتا دست از پا درازتر بدون اينكه دقيقا فهميده باشم هوش هيجاني چيست مطالعه را به پايان مي‌رساندم.

اشكال اصلي آن منابع اين بود كه تمام توانايي‌هاي مثبت يك فرد را به هوش هيجاني بالا نسبت مي‌دادند، و نتيجه اي كه بعد از مطالعه حاصل مي‌شد اينكه هوش هيجاني (EQ) همه چيز هست و هيچ تعريف مشخص عملي و راهگشايي در پيش پاي مخاطب قرار نمي گرفت.

از داشتن تسلط كافي بر حركات بدن، تا مودب بودن، صبور بودن، خوب حرف زدن، توانايي ارائه رفتار قاطعانه، توانايي كنترل احساسات منفي، مثبت نگري، ارتباط چشمي مناسب، قدرت تصميم‌گيري، توانايي هدف گذاري، مهارت‌هاي ارتباطي بالا و خلاصه داشتنن تمام چيزهايي كه يك ويژگي مثبت به شمار مي‌روند به بالا بودن هوش هيجاني (EQQ) نسبت داده مي‌شد.

 

دوره غير حضوري سخنراني و فن بيان را از دست ندهيد

 

نكته ي جالب اينكه در برخي از فيلم‌هاي آموزشي كه در اين مورد مي‌ديدم، فردي كه در حال توضيح ارتباط هوش هيجاني بالا با اين خصوصيات مثبت بود خود فاقد تعدادي از اين ويژگي‌ها مثل زبان بدن گويا و موثر، ارتباط چشمي مناسب و غيره بود.

تلاش مهم‌تر از هوش هيجاني (EQ) است

البته نمي‌خواهم بگويم ويژگي‌هاي مثبت اشاره شده در اثر داشتن هوش هيجاني بالا حاصل نمي‌شوند، اما نبايد دچار اين ذهنيت غلط شويم كه هر كس كه هوش هيجاني بالايي داشته باشد تمام توانايي‌هاي ذكر شده را به طور ذاتي دارد.

نكته‌اي كه بايد خيلي به آن توجه كنيم اينكه هر يك از موارد بالا مثل خوب حرف زدن، مهارتهاي ارتباطي بالا، هدف گذاري و غيره  در درجه اول مهارتند و كسب آن‌ها نياز به تكرار و تمرين دارد. فقط اينكه افراد با هوش هيجاني بالا شايد براي رسيدن به تسلط بر اين مهارت‌‌ها نياز به تمرين و تلاش كمتري نسبت به ساير افراد داشته باشند.

نكته‌ي بسيار مهم اينكه:

 

قطعا افرادي كه تمرين و تلاش مي كنند نسبت به افراد با هوش هيجاني بالاتر از خود كه هيچ كاري براي ارتقاء اين مهارت‌ها انجام نمي‌دهند، توانايي و مهارت بيشتري دارند.

هوش هيجاني (EQ) چيست؟

مي‌توان گفت اولين كسي كه تعريفي كاربردي و همه‌گير از مفهوم هوش هيجاني (EQ) ارائه داد دكتر دانيل گلمن بود. در واقع او بود كه باعث آشنايي عموم مردم با اين واژه و مفهومش شد.

البته دانيل گلمن اولين فردي نيست كه در اين زمينه مطالعه كرده، اما جزو اولين كساني است كه تعريفي همه‌گير از آن ارائه داد و با كارهايي كه در اين زمينه انجام داد اين واژه را وارد مكالمات روزمره مردم كرد.

تعريف او از هوش هيجاني به اين صورت است:

هوش هيجاني (EQ) توانايي تشخيص احساسات و عواطف خود و ديگران است و هدفش عبارت است از:

1- برانگيختن خودمان و ديگران

2- به كارگيري هيجانات و عواطف در برقراري ارتباط موثر با ديگران

او مي‌گويد ما هر كجا كه باشيم، كلاس درس، محيط كار، هواپيما يا خانه نيازمند مهارت‌هاي ارتباط با ديگران هستيم و داشتن چنين  توانايي و مهارتي تا حد زيادي با هوش هيجاني در ارتباط است.

فيلم زير سخنراني دانيل گلمن در Ted درباره‌ي هوش هيجاني است. البته او در اينجا در مورد تعريفش از هوش هيجاني كه در بالا گفتيم صحبت نمي‌كند، بلكه بيشتر به بيان اهميت آن مي‌پردازد:

 

 

توضيح بيشتر تعريف دانيل گلمن از هوش هيجاني

براي اينكه ما هم در اينجا دچار كلي گويي نشويم، با توجه به اينكه تعريف بالا ممكن است چندان واضح و روشن نباشد، هر يك از دو مولفه‌ي هوش هيجاني را تا حدي توضيح مي‌دهيم:

1- برانگيختن خودمان و ديگران:

يعني فرد با شناختي كه از خود و ديگران و به طور كلي انسان‌ها دارد اين توانايي و آگاهي را داشته باشد كه بداند براي روحيه دادن به خود و ساير افراد و انگيزه پيدا كردن جهت حركت به سمت اهداف به چه صورتي بايد فكر يا رفتار كند.

درواقع:

آگاهي و توانايي ارائه‌ي رفتار مناسب براي ايجاد اميدواري در خود و ديگران براي رسيدن به اهداف

 

به عنوان مثال در يكي از شركت‌هايي كه كار مي‌كردم رفتار و برخورد مدير عامل با كارمندانش به گونه‌اي بود كه اغلب افراد حتي در غيابش هم دوست داشتند به گونه‌اي كار كنند كه بهترين نتيجه براي شركت حاصل شود، در حاليكه اين مسئله تاثير چنداني بر حقوقشان نداشت.

درواقع رفتار مدير عامل مذكور به گونه‌اي بود كه افراد به خاطر علاقه به خود او و شخصيتي كه داشت كار مي‌كردند نه صرفا به خاطر پولي كه مي‌گرفتند.

چنين فردي نمونه يك شخص با هوش هيجاني بالاست.

2- به كارگيري هيجانات و عواطف در برقراري ارتباط موثر با ديگران:

اين مورد كه ممكن است در ابتداي امر چندان متفاوت از مورد اول به نظر نرسد، كاملا با آن فرق دارد.

درواقع مورد اول بيشتر به معناي توانايي مديريت خود و ديگران بوده و بيشتر با موضوع رهبري مرتبط است. در حالي كه مورد دوم به توانايي ايجاد ارتباط مناسب با ديگران اشاره دارد.

يعني اينكه فرد تا چه حد مي‌تواند هيجانات و عواطف خود را به گونه‌اي بروز دهد كه باعث ايجاد ارتباطي موثر و ارزشمند و در عين حال لذتبخش با ديگران شود.

در اينكه همه‌ي ما انسان‌ها هيجانات و عواطفي داريم شكي نيست، اما آيا مي‌توانيم اين هيجانات را به گونه‌اي نشان دهيم كه باعث بهبود روابطمان شود يا خير؟.

 

خواندن مقاله عالي در مورد «هوش كلامي» را از دست ندهيد. هوش كلامي تاثير شگرفي بر زندگي ما دارد...

 

به عنوان مثال در ارتباط بين همسران، خانمي كه از دير به خانه آمدن شوهرش دچار نگراني و ترس مي‌شود مي‌تواند به دو صورت واكنش نشان دهد:

حالت اول: عصباني شده و بدون بيان دقيق مسئله شروع به مشاجره و دعوا كرده و با اين كارش باعث اوقات تلخي خود و  همسرش و بدتر شدن شرايط شود.

حالت دوم: با بيان همدلانه و صادقانه‌ي نگراني و ترسش از دير آمدن همسر به خانه نشان دهد كه اين احساس به خاطر عشق و علاقه اش است. اين كار باعث خواهد شد تا علاوه بر بيشتر شدن بار عاطفي رابطه‌ي‌شان، دير آمدن به خانه براي همسرش نيز تبديل به دغدغه و مسئله‌اي منفي شود.

علاوه بر موارد بالا مي‌توان خصوصياتي چون "توانايي حفظ انگيزه در سختي‌ها"، "توانايي حفظ خونسردي در شرايط بحراني"، "استقامت در انجام كارها" و موارد مشابه ديگر را نيز به بالا بودن هوش هيجاني نسبت داد.

منبع: اينجا


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳ بهمن ۱۳۹۸ساعت: ۰۵:۳۶:۲۶ توسط:edgar vence موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :